میخواهیم نگاه دقیقی بیندازیم به یکی از اولین، قدرتمندترین و کثیفترین دشمنان مردعنکبوتی، فلینت مارکو یا همان مردشنی.
شروری که با نام مردشنی میشناسید یکی از اولین شخصیتهایی بود که مردعنکبوتی در خلال صفحات شماره چهارم مردعنکبوتی شگفتانگیز که سال 1963 منتشر شد، با او روبهرو شد. داستانی که در آن، مردعنکبوتی بعد از پاره شدن ماسکش در حین نبرد با مردشنی، مجبور شد فرار کند.
فلینت مارکو پس از اولین حضورش، پستی و بلندیهای زیادی را در حرفهاش طی کرده است. از یک شرور به قهرمان تبدیل شده و سپس دوباره به پله اول برگشته است. امروز به این روند نگاه دقیقتری خواهیم انداخت، در عینی که دربارۀ یکی از قدرتمندترین دشمنان مردعنکبوتی، مردشنی هم چیزهایی یاد میگیریم.
۱۰ | او بخاطر پدرش به زندان برگشت.
در اولین ملاقات مردعنکبوتی و مردشنی، مردشنی به سادگیِ بسیار با کشیده شدن درون یک جاروبرقی گیر افتاد، هر چند بعدها فاش شد که او به عمد، بعد از این که فهمید پدرش به زندان برگشته، به گونه ای خود را تحویل داده است.
آنها قبلا در زندان با یکدیگر آشنا شده بودند، هرچند از آنجایی که فلینت از یک نام مستعار استفاده کرده بود، پدرش متوجه نشده بود که رفیق جدیدش در واقع همان پسرش است. فلینت بعد از این که به مردشنی تبدیل شد، اجازه داد تا مردعنکبوتی او را گیر بیندازد تا بتواند به زندان برگردد و پدرش را فراری دهد.
۹ | او بیش از یک هویت دارد.
مردشنی با نام ویلیام بیکر متولد شد، هرچند که به صورت «حرفهای» با نام فلینت مارکو شناخته میشود، همان نام مستعاری که در اولین ملاقاتش با پدرش در زندان، خود را با آن معرفی کرد، و نامی که اکثرا به عنوان مردشنی از آن استفاده میکند.
وقتی که مردشنی اصلاح شد، تا سالها به استفاده از نام ویلیام بیکر روی آورد، هرچند که بعد از این که توسط همگروهی سابقش «ویزارد» فریب خورد، شخصیتش را به همان وجه شرورانهاش، همان شخصیت فلینت مارکو تغییر داد.
۸ | او قادر است شن را کنترل کند.
این نکته ممکن است نکتهای غیرضروری به نظر برسد، اما میتواند تعریف دقیقی از قدرتهای مردشنی به دست بدهد. آگاهی مردشنی در واقع در یک دانۀ شن متمرکز شده و او بدنش را با استفاده از کنترلش روی شن، به دور آن یک دانۀ شن تشکیل میدهد.
او میتواند مقادیر وسیعی از شن را برای برای افزایش حجم بدنش استفاده کند. مانند استفاده از یک ساحل کامل، یا در جایی دیگر، تمام صحرای بزرگ آفریقا که تحت کنترل ذهنی او بود، و به تازگی فاش شده که او توانایی انتقال قدرت کنترل شن به دیگران را هم دارد.
۷ | عاشق کار تیمی است.
زیاد طول نکشید که مردشنی با دیگر ابرشرورها همراه شود تا دخل مردعنکبوتی را بیاورند. او عضو یکی از اولین گروههایی بود که خود را شش خبیث میخواندند. این گروه در شماره یک از کمیک سالانه مردعنکبوتی تشکیل شد.
او بعدها با گروههای دیگری همچون چهار وحشتناک، دوازده خبیث، شش برتر، مجرمان اصلاح شدهای که با نام یاغیها شناخته میشوند نیز کار کرد. او همچنین به عنوان یک مزدور حقوق بگیر با گلۀ وحشیها به رهبری سیلور سیبل نیز همکاری کرد. و همکاری با همین گروه سرانجام باعث شد تا مردشنی به عضو ذخیرۀ انتقامجویان تبدیل شود؛ البته قبل از این که به هویت شرورانهاش بازگردد.
۶ | لباسهای متعددی دارد.
آشناترین لباس مردشنی همان لباسی است که در زمان تبدیل شدنش به تن داشت، که لباسی است با راه راههای سبز و شلوار قهوهای رنگ. و لباسش به ندرت برای مطابقت با درونمایۀ بنفشرنگ چهار وحشتناک تغییر پیدا کرده است.
اگرچه در طول سالها چندتایی لباس متفاوت هم پوشیده است و حتی در زمان عضویتش در گلۀ وحشیها لباسهای ابرقهرمانانه هم به تن دیده است که هرگز مناسب کاراکترش نبودند، و نهایتا به همان لباس کلاسیک خود بازگشته است.
۵ | تقریبا چهارشگفتانگیز را شکست داده.
پس از به سر آمدن عضویتش در چهار وحشتناک، تکنولوژی پیشرفتهای را از آزمایشگاه آقای شگفتانگیز دزدید و برای خودش زرهای ساخت که تواناییهایش را با مواد شیمیایی متعددی تقویت میکرد و با بدن شنمانندش واکنشهای متفاوتی نشان میداد.
۴ | به موجود گلی تبدیل شد.
مردشنی همیشه با آب مشکل داشته است، که همین مسئله با تشکر از باران و فوارههایی که تواناییاش در حفظ شکل شنیاش برای مبارزه را تضعیف کردهاند، در اولین شکستهایش از مردعنکبوتی نقش داشتهاند.
هنگامی که مردشنی و هایدرومن بر سر عشق یک دختر با هم جنگیدند، نبرد آنها به نزدیکی اسکله کشانده شد و آنها درون دریای طوفانی افتادند، آنها با یکدیگر ترکیب شدند و موجود هیولامانندی به نام موجود گلی را تشکیل دادند. آنها نهایتا پس از مدت مدیدی که گیر یکدیگر افتاده بودند از هم جدا شدند، اما هر دو احساس میکردند که شدیدا مورد تعرض قرار گرفتهاند.
۳ | مصون به تشعشعات.
هرچند نحوۀ دقیق تبدیل شدن فلینت مارکو به مردشنی به دلیل تفاوتهایی در بازگویی ماجرا در طول سالها تغییر کرده (انفجار/تست/زبالۀ هستهای)، اما همیشه به دلیل قرار گرفتن در معرض تشعشعات بوده است، درست مثل مردعنکبوتی.
این اتفاق، همان طور که خودش در هنگام مبارزه با «هزمت» از آکادمی انتقامجویان اظهار داشت، ذاتاً او را نسبت به تشعشعات مصون کرده است. همچنین معلوم شد که برخورد اولیۀ او با تشعشعات، سرطانیاش کرده، که در ادامه توانسته با استفاده از دوزهای بیشتری از تشعشعات خود را درمان کند.
۲ | آنقدر قویست که میتواند دخل چهرهسنگی را بیاورد.
در طول مدت زمان عضویتش در چهار وحشتناک، رویاروییهای بسیاری با چهرهسنگی را به نمایش گذاشت و ثابت کرد که برای خر زورِ چهارشگفتانگیز حریف قدری است. او در مواقعی هم برای هالک دردسرساز شده است، مخصوصا هنگامی که زره تقویتی خود را پوشیده بود.
و هرچند سطح قدرت مردعنکبوتی، اگر مجبور باشد، گاهاً با قدرت خر زورهایی مانند چهرهسنگی برابری میکند، این قدرت هم سطح هالک است که باعث میشود شرورهایی مانند مردشنی چشم ما را بگیرند.
۱ | عملاً جاودان است.
با توجه به تواناییهای بینظیر مردشنی، او همیشه توانسته پس از اتفاقاتی که ظاهرا به مرگش منجر شده، دوباره خودش را بازسازی کند، اگرچه چندین تجربه نزدیک به مرگ باعث شد که در احتمال این که مردنی است یا خیر شک کند.
وقتی که توانایی کنترل بدن شنیاش را از دست داد و کنار مردعنکبوتی در ساحل مرد، با احتمال تکاندهندۀ آیندۀ فناناپذیرش روبرو شد. اگرچه پس از مرگش، توسط خودش که از آینده آمده بود و میلیاردها سال پس از مرگ منظومۀ شمسی زنده مانده بود، تسخیر شد.